کد خبر: ۱۴۴۴۵۰
تاریخ انتشار : ۱۱ بهمن ۱۳۹۰ - ۱۶:۵۰
وزیر اسبق کشور

دیو چو بیرون رفت فرشته بازآمد

علی‌محمّد بشارتی
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: بسم‌الله
عامداً مصراع معروف غزل سعدی را دگرگون کردیم تا موضوع دوازدهم بهمن ماه سال 1357 که موجب دگرگونی عمیقی در کشور و باعث دگرگونی عظیم در عالم شد را تا حدی به تصویر بکشیم. 

گفتن از عملکردهای ضد ملی و ضد اسلامی دودمان پهلوی به رغم سادگی، دشوار است. گاه انسان از اینکه کتابی در اختیار ندارد به دلیل عدم استفاده از این عالم خاموشی از علم‌آموزی محروم می‌شود، اما برعکس گاه انسان در کتابخانه بزرگی خود را می‌یابد که عمده وقتش و یا همه وقت خود را صرف عناوین کتابخانه می‌کند آنگاه بدون استفاده لازم مجبور به ترک کتابخانه می‌شود. 

در اینجا و برای استفاده از وقت محدود به ذکر یک نکته مغفول مانده در رژیم گذشته می‌پردازیم:
در هر حکومت و حاکمیتی حاکمان سیاست‌های خود را بر اساس محوریت یک و یا چند موضوع قرار می‌دهند. بنابراین با همه وجود برای پاسداری از آن تلاش می‌کنند و مردم خود را نیز در آن مسیر هدایت می‌کنند. اینجانب به رغم تلاش‌های بسیار نیافتم که دودمان پهلوی به چه دلخوش بود و به که اهمیت می‌داد؟ آنقدر تضاد و دوگانگی بر افکار و اعمال محمدرضا و پدرش حاکم بود که هیچ‌کدام از محققان نتوانسته‌‌اند خط مشی مشخصی را برای آن دو به درستی ضبط کنند.... بگذریم. 

محمدرضا و پدرش رضاخان خودمحور بودند، به همین دلیل به مشاوران بها نمی‌دادند. رضاخان که اهل مشورت نبود محمدرضا هم نخبگان و خبرگان را فریب می‌داد و آنها را وادار که مانند او بیندیشند و یا اندیشه‌های او را تأیید کنند. فریده دیبا مادر فرح پهلوی می‌نویسد: «محمدرضا به حرف هیچ خیرخواه مصلحی گوش نمی‌کرد و همه را احمق، کودن، ابله، نادان و بی‌اطلاع و عقب افتاده !! می‌دید. محمدرضا هرکسی را نمی‌پسندید، توده‌ای و یا دیوانه می‌نامید. هیچ ندای مخالفی را تحمل نمی‌کرد». 

همین بانوی خانه‌دار در ادامه اظهارنظر خود پیرامون محمدرضا می‌نویسد:
«محمدرضا مردم را تحقیر می‌کرد و ناچیز می‌شمرد. محمدرضا می‌گفت این مردم قادر به انجام هیچ چیز نیستند. مثل گوسفند می‌مانند». 

ارتشبد حسن طوفانیان وزیر جنگ شاه می‌نویسد:
«شاه ما را داخل آدم نمی‌دانست ولی هر خارجی هر حرفی می‌زد، او قبول می‌‌کرد». 

سخن درباره مردم گریزی‌های محمدرضا بسیار زیاد است. شاه مردم‌گریز به تدریج و با توجه به روحیه شخصی و تلقیات بیگانگان مردم‌ستیز شد و مردم ایران را دشمن خود پنداشت و با‌ آنها مانند دشمن رفتار کرد. کم‌ترین خروجی این تفکر خطرناک محرومیت گسترده مردم، فقر اقتصادی و فرهنگی، وابستگی همه جانبه به اجانب و تاراج ثروت‌های ملی توسط حامیان خارجی شاه بود.... 

حضرت امام قبل از آنکه از تبعید 15 ساله باز گردند خط مشی کلی خود را در مورد سقوط رژیم شاهنشاهی و تشکیل جمهوری اسلامی اعلام کرده بودند. حضرت امام هیچ‌گاه از مردم غافل نبودند و یک‌روز هم از مردم فاصله نمی‌گرفتند همه جا از مردم دم زدند و از مردم گفتند و از نقش بی‌بدیل مردم ایران در انقلاب و در تحولات سیاسی کشور سخن به میان آوردند. 

جالب است اشاره کنیم که امام در قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هزار بار از مردم حرف زدند. دوستی متقابل امام و مردم و پیوند ناگسستنی امام با مردم بود که انقلاب را به پیروزی رساند و همه ترفندها را خنثی کرد. 

این پیوند در همیشه تاریخ ضامن استقلال و تمامیت ارضی کشور است.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین